عشقه مامان راه رفت
بلاخره بعد از ماهها انتظار عشقم تونست به تنهایی راه بره البته راه که هیچی آقا میخواد بدوه خدای مهربون رو واسه این همه لطفی که در حق من داره شاکرم خدااااااااایا شکرت واسه تمام خوبیهات واسه پسره ناز و خوشکلی که بهم دادی واسه دگرگونی زندگیم تو این 13 ماه که یکی از ستاره های آسمونیت رو چیدی و به من دادی دیروز یعنی 1390/6/20 آدرینم وارد 13 ماهگی شد حالا دیگه وقتی دستای کوچولوشو میگیره و به دیوار راه میره میتونه دو یا سه متر رو تنهایی راه بره اما بازم تلو تلو خوران زمین می افته دیروز عصر بابا...
نویسنده :
مامانه آدرین
11:21